داستان

حکایت انوشیروان و بزرگمهر در خرابه جغدها

حکایت انوشیروان و بزرگمهر در خرابه جغدها:نظامی گنجوی” ملقب به “نظامی” یکی از بزرگ ترین شاعران داستان سرا در ادبیات فارسی بوده که از او گنجینه ای با نام خمسه یا پنج گنج بر جای مانده است.

شاید جالب باشد: حکایت قوز بالای قوز!حکایتی از حمام های قدیمی که شنیدنی است.

در منظومه ی پنج گنج، اثر “مخزن الاسرار” نخستین مثنوی حکیم “نظامی” و یکی از مصداق های بارز ادبیات تعلیمی محسوب می شود. این مثنوی جاودان با بیش از دو هزار و ششصد بیت، در چهل سالگی شاعر نامی گنجه به پایان رسید و از آن زمان تا کنون همواره به عنوان یکی از مهم ترین آثار منظوم و مکتوب در ادبیات فارسی به شمار می آید.
مضمون اصلی کتاب “مخزن الاسرار” دعوت انسان ها به خودشناسی، خدا شناسی و برگزیدن عادات و رفتار پسندیده است.

گر ملک اینست و همین روزگار                زین ده ویران دهمت صدهزار

حکایت انوشیروان و بزرگمهر در خرابه جغدها

اینم جالبه: حکایت مرد فقیر و بقال از سری داستان های هزار و یک شب!

روزی انوشیروان پادشاه ساسانی همراه با وزیرش بزرگمهر حکیم،از کنار روستایی می گذشتند.خانه های روستا خراب و ویران شده و مردمش آواره شده بودند.صدای آواز دو جغد به گوش شاه و وزیرش رسید.انوشیروان از بزرگمهر پرسید:« به نظر تو این دو جغد باهم چه می گویند؟»

بزرگمهر که همیشه می خواست شاه را متوجه وظیفه و مسئولیت هایش نماید از فرصت استفاده کرد و پاسخ داد:« پادشاها، یکی از این دوجغد دارد دختر جغد دیگر را برای پسرش خواستگاری می کند.»

شاه خندید و گفت:«چه جالب!حالا سر و صدا و بحث شان برای چیست؟

بزرگمهر پاسخ داد:« بله این دوجغد هم دارند برسر شیربها چانه می زنند.»

شاه با کنجگاوی پرسید:« خوب چه می گویند؟»

بزرگمهر گفت:«جغدی که دختر دارد به آن یکی می گوید اگر میخواهی دخترم را به پسرت بدهم باید چندین روستای خراب و ویران را به عنوان شیربها به من بدهی.»

شاه خندید و گفت:«چرا روستای خراب و ویران؟»

بزرگمهر گفت:«چون جغدها به خرابه ها علاقه دارند.هرجا خرابه ای باشد جغد در آن زندگی می کند و آنجا را به عنوان خانه اش انتخاب می کند.»

شاه گفت:«جغد دومی پیشنهاد او را قبول کرد؟»

بزرگمهر گفت:« آری قبول کرد.او به جغد اولی گفته که اگر پادشاه به همین شکل که امروز دارد بر مردم حکومت می کند به کارش ادامه دهد،کم کم تمام روستاها به ویرانه تبدیل می شوند و ساکنان آنها آواره می شوند.آن وقت ویرانه های زیادی برجا می ماند و من تمام آن خانه های خراب و ویران را به عنوان شیربها و مهریه ی دخترت به تو می دهم.

می گوید:   گَر مُلک اینست و همین روزگار زین دِهِ  ویران دَهَمَت صدهزار

حرفهای بزرگمهر انوشیروان را به فکر فروبرد.متوجه شد که به خاطر بی توجهی او به مردم کشورش این روستا ویران و تبدیل به مسکن جغدها شده است. این سخن تاثیر شگرفی بر انوشیروان می گذارد و او را به فکر فرو می برد.

خوب دوستان همراه نظر شما در رابطه با این حکایت چیست ؟ممنون می شویم تا نظرات شما را هم در این مورد بدانیم.

شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش داستان مجله سرگرمی و هوش اهل فان  مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

در اینجا ما قصدمان این است تا مجموعه داستانهای کوتاه و حکایتهای پندآموز را با شما دوستان گرامی به اشتراک بگذاریم .

همچنین می توانید هر روز جدیدترین چالش های سرگرمی را در اهل فان دنبال کنید:

حکایت چیست؟

حکایت نوعی از داستان کوتاه است که در آن درس یا نکته‌ای اخلاقی نهفته است. این درس یا نکته بیشتر در پایان حکایت بر خواننده آشکار می‌شود. شخصیت‌های حکایت حیوانات یا اشیای بی‌جانند. زمانی که حیوانات شخصیت حکایتند، مانند انسان‌ها سخن می‌گویند و احساسات انسانی از خود نشان می‌دهند. یکی از بهترین نمونه‌های حکایت در زبان فارسی را می‌توان در کلیله و دمنه دید.

حکایت‌ها معمولاً طوری نوشته می‌شوند که خواننده به سادگی آن‌ها را درک کند. ادبیاتی را که در حکایت‌ها به کار برده می‌شود، ادبیات تعلیمی می‌نامند.

برخی حکایت‌ها از نسلی به نسل دیگر بازگو می‌شود. بیشتر در حکایت با استعاره از اشیا یا حیوانات، نابخردی انسان در رفتار و منشش به وی نشان داده می‌شود. گاهی حکایت آکنده از طنز یا هزل است.

اینارو هم ببینید :

حکایت قورباغه ها و لک لک ها،داستانی آموزنده و پندآموز

حکایت نیش مار و زنبور،حکایتی آموزنده از اثر تلقین

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

15 − سه =

دکمه بازگشت به بالا