حکایت ضرب المثل خر بیار باقالی بار کن
حکایت ضرب المثل خر بیار باقالی بار کن: این مثل در موقعی گفته می شود که یک نفر از طرف آدم پرزور و قوی تر از خود ظلمی می بیند و چون زورش به او نمی رسد ناچار حکم او را می پذیرد.استفاده این ضرب المثل در شرایط بسیار حاد است و دشواری بسیاری وجود دارد و زمانی که دچار بحران شده ایم.
در ادامه شما را با داستانی زیبا و شنیدنی آشنا می کنیم و امیدواریم از مطالعه آنها لذت ببرید. با مجله اهل فان همراه باشید.
اینم ببین: داستان ضرب المثل حرف مفت نزن؛ حکایتی از زمان قاجار
حکایت ضرب المثل خر بیار باقالی بار کن
کشاورزی باقالی فراوان خرمن کرده بود و برای مواظبت ونگهداری از دست سارقان در کنار آن خوابیده بود. فرد دیگری که کارش زورگویی و دزدی بود، آمد و بنا کرد به پر کردن ظرف خودش. صاحب باقالی بلند شد که دزد را بگیرد.
با هم گلاویز شدند و عاقبت دزد صاحب باقالی را بر زمین کوبید و روی سینه اش نشست و گفت: بی انصاف من می خواستم یک مقدار کمی از باقالی های تو را ببرم حالا که این طور شد می کشمت و همه را می برم. صاحب باقالی که دید زورش به او نمی رسدو اوضاع خیلی خراب است و گفت: حالا که پای جان در کار است برو خر بیار باقالی بار کن.
شاید بپسندید: حکایت کر و عیادت از مریض؛حکایت آن ناشنوا که به عیادت همسایه خود رفت | از مثنوی معنوی مولانا
اینم جالبه: حکایت مرد فقیر و بقال از سری داستان های هزار و یک شب!
تصویر حکایت ضرب المثل خر بیار باقالی بار کن
شاید برایتان جالب باشد:داستان ضرب المثل جمع کن کاسه کوزه تو
خوب دوستان همراه نظر شما در رابطه با این حکایت چیست ؟ممنون می شویم تا نظرات شما را هم در این مورد بدانیم.
شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش داستان مجله اهل فان مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
در اینجا ما قصدمان این است تا مجموعه داستانهای کوتاه و حکایتهای پندآموز را با شما دوستان گرامی به اشتراک بگذاریم .
حکایت چیست؟
حکایت نوعی از داستان کوتاه است که در آن درس یا نکتهای اخلاقی نهفته است. این درس یا نکته بیشتر در پایان حکایت بر خواننده آشکار میشود. شخصیتهای حکایت حیوانات یا اشیای بیجانند. زمانی که حیوانات شخصیت حکایتند، مانند انسانها سخن میگویند و احساسات انسانی از خود نشان میدهند. یکی از بهترین نمونههای حکایت در زبان فارسی را میتوان در کلیله و دمنه دید.
حکایتها معمولاً طوری نوشته میشوند که خواننده به سادگی آنها را درک کند. ادبیاتی را که در حکایتها به کار برده میشود، ادبیات تعلیمی مینامند.
برخی حکایتها از نسلی به نسل دیگر بازگو میشود. بیشتر در حکایت با استعاره از اشیا یا حیوانات، نابخردی انسان در رفتار و منشش به وی نشان داده میشود. گاهی حکایت آکنده از طنز یا هزل است.