داستان

داستان ضرب المثل حرف مفت نزن؛ حکایتی از زمان قاجار

داستان ضرب المثل حرف مفت نزن:ضرب المثل ” حرف مفت زدن “ کنایه از حرف های بی معنی و دور از واقعیت است.

زمانی که شخصی حرف های به درد نخور می زند که هیچ سود و فایده ای برای کسی ندارد اصطلاحا می گوییم حرف مفت می زند، از طرفی حرف زدن کاری است که انسان بابت آن پولی پرداخت نمی کند به همین خاطر بسیاری از افراد از این نعمت خدادادی به درستی استفاده نمی کنند و کلام خود را به دشنام یا حرف های نا پسند آلوده می کنند.

اینم قشنگه: حکایت ضرب المثل خر برفت و خر برفت و خر برفت.داستانی از مثنوی معنوی!

در واقع حرف هایی که می زنیم و کلامی که به زبان می آوریم طرز تفکر و اندیشه ی ما را مشخص می کند، هم چنین یک جمله یا کلمه ی ما ممکن است کسی را آزرده کرده و یا ضرری به او برساند پس بایستی قبل از هر سخنی ابتدا آن را بسنجیم و از بیهوده گویی بپرهیزیم.

هم چنین برخی از افراد با حرف های مفت قصد توهین و تحقیر طرف مقابل را دارند اما پاسخی کوبنده دریافت می کنند که همان ” حرف مفت نزن” است.

اینم جالبه: حکایت مرد فقیر و بقال از سری داستان های هزار و یک شب!

داستان ضرب المثل حرف مفت نزن

در سال 1274 هجری قمری و در زمان سلطنت ناصر الدین شاه قاجار اولین خط تلگراف بین قصر گلستان و باغ لاله زار کشیده شد پس از آن قرارداد هایی با شرکت های خارجی بسته شد که به مرور این خطوط به دیگر نقاط ایران هم گسترش یافت و بدین ترتیب ارتباط تلگرافی بین تهران و شهر های بزرگ ایران بر قرار شد.

پس از افتتاح تلگرافخانه در تهران بسیاری از مردم باور نمی‌ کردند که ارسال پیام از شهری به شهر دیگر امکان داشته باشد، هم چنین افراد بی ‌سواد و خرافاتی هم در بین مردم شایعه کرده بودند که در سیم های تلگراف ارواح شیاطین وجود دارد و از این طریق مردم را از مخابرات تلگرافی بر حذر می‌ داشتند.

اینم قشنگه: حکایت گربه را دم حجله باید کشت؛از ضرب المثل های رایج فارسی

با وجود تشویق دولت برای استفاده از تلگراف در کار های مهم و فوری، به دلایلی که گفته شد مردم از این کار پرهیز کرده و تلگراف و استفاده کنندگان از آن را مسخره می کردند.

مرحوم علیقلی مخبر الدوله که در آن زمان وزیر تلگراف بود دید که تشویق و تبلیغ درباره ی تلگراف هیچ فایده ای ندارد و برای این که مردم از تلگراف استفاده کنند باید فکر دیگری کرد، او تصمیم جدیدی اتخاذ کرد و پس از آن که از شاه اجازه گرفت به مردم اعلام کرد که دو روز می توانند به صورت رایگان با دوستان شان که در شهر های دیگر هستند صحبت کنند، با این کار استفاده از تلگراف کم کم عادی می شد و دیگر عجیب به نظر نمی رسید.

شاید بپسندید: حکایت کر و عیادت از مریض؛حکایت آن ناشنوا که به عیادت همسایه خود رفت | از مثنوی معنوی مولانا

داستان ضرب المثل حرف مفت نزن

پس از اعلام خبر، مردم صف بسته و تلگراف های بیشماری را ارسال و دریافت کردند، از آن جا که در این دو روز تلگراف رایگان بود هر کس هر حرفی در دل داشت از سلام و تعارف و احوالپرسی و گله و گلایه و شوخی و جدی به صورت پیغام تلگرافی به طرف مخاطب ارسال می کرد و جواب می گرفت.

مدتی سپری و استفاده از تلگراف هم در بین مردم عادی شد، بدین ترتیب دولت به هدف خود رسید اما متصدیان تلگراف خانه ‌ها که از مراجعات متقاضیان و طومار های سلام و تعارف و احوالپرسی آنان برای مخابره و البته حرف مفت و مجانی به ستوه آمده بودند به مخبر الدوله اعلام کردند که حال باید برای این مشکل چاره ای اندیشید.

مخبر الدوله به متصدیان دستور داد تا این جمله را بر روی صفحه کاغذی بنویسند و بر بالای در ورودی تلگراف خانه نصب نمایند.

اینم ببین: اگر تو کلاغی من بچه کلاغم!؛داستانی از ضرب المثل های رایج

“از امروز به بعد حرف مفت قبول نمی‌ شود”

و هر شخص باید برای مخابره ی هر کلمه مثلا یک عباسی یک پنجم ریال حق المخابره پرداخت کند.

مردم که به تلگراف مجانی و حرف مفت عادت کرده بودند برای شان قابل قبول نبود که حالا متصدیان از آن ها بابت حرف های شان پول بگیرند یا به آن ها بگویند که حرف مفت نزنید و برای هر کلمه باید پول پرداخت کنید.

از آن زمان به بعد ضرب المثل “حرف مفت زدن” در بین مردم رواج پیدا کرد و درباره ی افرادی به کار می رود که بدون فکر و برای توهین و تحقیر طرف مقابل سخنی بگویند.

شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش داستان مجله اهل فان  مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

در اینجا ما قصدمان این است تا مجموعه داستانهای کوتاه و حکایتهای پندآموز را با شما دوستان گرامی به اشتراک بگذاریم .

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

14 − هفت =

دکمه بازگشت به بالا