داستان اصطلاح کلک کسی را کندن!

کلک کسی را کندن: کَلَک آتشدان گلی و سفالین است که آهنگران از آن برای سرخ کردن فلزات استفاده میکردند تا بتوانند آهن و فلز گداخته را در روی سندان و زیر چکش به هر شکلی که بخواهند در بیاورند.
این حکایت هم جالبه: حکایت مورچه زحمت کش و زنبور مغرور؛ داستانی در مورد اعتماد به نفس بیش از حد
کلک کسی را کندن
کَلَک به شکل گلدان های معمولی ساخته میشد و در زیر آن سوراخی داشت که لوله دمیدن را از زیر زمین به آن متصل میکردند.
آن گاه در داخل مقداری آتش و بر روی آن زغال سنگ یا زغال چوب میریختند و با تلمبه مخصوصی از زیر کلک به آن میدمیدند تا زغالها کاملاً سرخ شود.
سپس آهن مورد نظر را در درون آتش میگذاشتند و باز هم به شدت میدمیدند تا آهن نیز گداخته شده به شکل آتش درآید و از آن تیشه و داس و تبر و بیل و کلنگ و انبر و غیره بسازند.
جوگیها قبایل سیاری بودند که به صورت چادرنشینی زندگی میکردند و به تناسب فصل به روستاهای ییلاقی و قشلاقی میرفتند و در خارج از آبادیها چادر میزدند.
اگرچه هر یک از خانوادههای جوگی چند رأس اسب و الاغ و گوسفند داشتند ولی حرفه اصلی آنها آهنگری بود که چون در خارج از روستاها چادر میزدند، پس از نصب چادرها اولین کارشان این بود که زمین جلوی چادر را کنده و کَلَک را نصب میکردند.
در حقیقت کَلَک اساس کار جوگیها و آهنگرهاست تا بدان وسیله به ساختن احتیاجات فلزی روستائیان بپردازند. وقتی جوگیها کَلَک را بکنند یعنی از زمین دربیاورند دال بر این است که میخواهند از آن منطقه کوچ کنند و به جای دیگر بروند.
برخی از جوگیها شبها که هوا تاریک میشد و سکنه دهات و روستاها در خانههای خویش خواب بودند، در دل شب به همان روستاها و روستاهای مجاور میرفتند و دستبرد میزدند.
مردان جوگی اسب و گاو میدزدند و شبانه به وسیله ایادی خویش حیوانات مسروقه را به نقاط دور دست میفرستند و به قیمت نازل میفروشند. زنانشان هم مشغول فالگیری یا کفبینی میشدند.
همین مسائل موجب میشد که بعضی مواقع بین روستاییان و جوگیها اختلاف بروز کند و گهگاه به منازعه و زد و خورد منتهی میشد.
در این موقع کشاورزان قبل از هر کاری جلوی چادر جوگی میرفتند و کَلَکش را میکندند و به دور میانداختند. وقتی کَلَک کنده شد جوگی مجبور میشد اثاث و زندگی را جمع و به جای دیگر کوچ کند.
به همین خاطر عبارت «کلک کسی را کندن» به صورت ضربالمثل درآمده است و موقعی به کار میرود که شخصی را از بین برده، از جایی که در آن کار میکرده اخراج کرده باشند یا از صحنه حذف کرده باشند. در چنین موارد و نظایر آن گفته میشود: «بالاخره کَلَکش را کندند.»
این حکایت هم جالبه: حکایت موش زیرک و مرد صاحبخانه از کلیله و دمنه؛ هرکس مال ندارد دوست، برادر و يار ندارد!
امیدواریم از کلک کسی را کندن خوشتان آمده باشد. شما همواره می توانید سوالات، بازی های فکری، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش داستان مجله اینترنتی اهل فان مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند.
درگیر شدن مغز در بازی های فکری می تواند یک راه سرگرم کننده و عالی برای استراحت از استرس های روزانه باشد. تمرکز ما را از نگرانیها دور میکند و به ما اجازه میدهد در حالی که هنوز ذهن خود را تمرین میدهیم، استراحت کنیم. بازی های فکری اغلب شامل به خاطر سپردن و یادآوری اطلاعات است که به بهبود حفظ حافظه و مهارت های یادآوری کمک می کند.
این می تواند به ویژه برای افراد در هر سنی، از جمله دانش آموزان و افراد مسن مفید باشد. شما هرروزه در مجله اینترنتی اهل فان مطالب متنوعی از انواع تست شخصیت، تست بینایی،هوش تصویری، معمای تصویری را می توانید ببینید و لذت ببرید. همچنین می توانید در شبکه های اجتماعی مانند اینستاگرام و فیس بوک اهل فان ما را دنبال کنید.
این حکایت هم جالبه: داستان سید مهدی قوام و زن روسپی که باعث ریختن اشک هر دو نفر شد!