داستان

داستان کوتاه پیرزن و ملاقات با خدا: پیرزنی که خدا بارها به دیدارش آمد اما او هر بار خدا را از خود می راند!

داستان کوتاه پیرزن و ملاقات با خدا از جمله حکایات پندآموزی است که می‌توان آن را سرلوحه زندگی قرار داد. این حکایت داستانی آموزنده و پر از درس و عبرت است که به ظرافت، مفاهیمی عمیق را به خواننده منتقل می‌کند.

این حکایت هم جالبه: داستان ضرب المثل غوره نشده مویز شده چیست!؟

داستان کوتاه پیرزن و ملاقات با خدا

پیرزنی در کلبه ای کوچک زندگی می کرد. این پیرزن همیشه با خداوند صحبت می کرد و با او به راز و نیاز می پرداخت. روزی خداوند پس از سالها با زن صحبت کرد و به زن قول داد که آن روز به دیدار او بیاید.

زن از شادمانی فریاد کشید، کلبه اش را آماده کرد و خود را آراست و در انتظار آمدن خداوند نشست! چند ساعت بعد در کلبه او به صدا درآمد! زن با شادمانی به استقبال رفت اما به جز گدایی مفلوک که با لباسهای مندرس و پاره اش پشت در ایستاده بود، کسی آنجا نبود! زن نگاهی غضب آلود به مرد گدا انداخت و با عصبانیت در را به روی او بست. دوباره به خانه رفت و دوباره به انتظار نشست!

ساعتی بعد باز هم کسی به دیدار زن آمد. زن با امیدواری بیشتری در را باز کرد. اما این بار هم فقط پسر بچه ای پشت در بود. پسرک لباس کهنه ای به تن داشت، بدن نحیفش از سرما می لرزید و رنگش از گرسنگی و خستگی سفید شده بود. صورتش سیاه و زخمی بود و امیدوارانه به زن نگاه می کرد! زن با دیدن او بیشتر از پیش عصبانی شد و در را محکم به چهار چوبش کوبید. و دوباره منتظر خداوند شد.

خورشید غروب کرده بود که بار دیگر در خانه زن به صدا درآمد. زن پیش رفت و در را باز کرد…

پیرزنی گوژپشت و خمیده که به کمک تکه چوبی روی پاهایش ایستاده بود، پشت در بود. پاهای پیرزن تحمل نگه داشتن بدن نحیفش را نداشت. و دستانش از فرط پیری به لرزش درآمده بود. زن که از این همه انتظار خسته شده بود، این بار نیز در را به روی پیرزن بست!

شب هنگام زن دوباره با خداوند صحبت کرد و از او گلایه کرد که چرا به وعده اش عمل نکرده است!؟

آنگاه خداوند پاسخ گفت:

من سه بار به در خانه تو آمدم، اما تو مرا به خانه ات راه ندادی!

نتیجه اخلاقی داستان کوتاه پیرزن و ملاقات با خدا

حکایت فوق، داستانی آموزنده و پر از درس و عبرت است که به ظرافت، مفاهیمی عمیق را به خواننده منتقل می‌کند. در ادامه به برخی از مهم‌ترین نکات و نتیجه‌گیری‌های این حکایت می‌پردازیم:

خداوند در همه جا و در هر کس حاضر است: خداوند به طور محدود در مکان یا زمانی خاص حضور ندارد، بلکه او در همه جا و در هر کس حاضر و ناظر است. در این حکایت، خدا به پیرزن وعده می‌دهد که به دیدنش خواهد آمد، اما نه به شکلی که او انتظار دارد. خدا در قالب انسان‌های نیازمند به خانه پیرزن می‌آید، اما پیرزن به دلیل غرور و خودخواهی، او را نمی‌بیند و در را به روی او می‌بندد.

کمک به نیازمندان، راهی برای نزدیک شدن به خداست: یکی از راه‌های مهم برای تقرب به خداوند، یاری رساندن به نیازمندان و دستگیری از مستمندان است. در این حکایت، خدا به پیرزن فرصتی می‌دهد تا با کمک به نیازمندان، به او نزدیک شود، اما پیرزن از این فرصت استفاده نمی‌کند و در نهایت از فیض الهی محروم می‌شود.

قضاوت ظاهری انسان‌ها می‌تواند گمراه‌کننده باشد: انسان‌ها نباید بر اساس ظاهر افراد، آنها را قضاوت کنند. چه بسا انسان‌هایی که در ظاهر فقیر و نیازمند هستند، اما در باطن، اولیای الهی باشند. پیرزن در این حکایت، به دلیل قضاوت ظاهری، درهای رحمت الهی را به روی خود می‌بندد.

این حکایت هم جالبه: حکایت زن هوس باز و شاگرد پارچه فروش: جوانی که به گناه خود را آلوده نکرده و خدا به او نام نیک عطا کرد!

داستان کوتاه پیرزن و ملاقات با خدا-1

شکرگزاری نعمت‌ها، راهی برای افزایش آنهاست: یکی از مهم‌ترین وظایف انسان، شکرگزاری نعمت‌های الهی است. شکرگزاری، باعث افزایش نعمت‌ها و جلب رضایت خداوند می‌شود. پیرزن در این حکایت، به جای شکرگزاری نعمت‌هایی که خداوند به او داده بود، از تنهایی خود گله می‌کند و در نهایت، نعمت حضور خدا را از دست می‌دهد.

انسان باید در انتظار رحمت الهی باشد: انسان هرگز نباید از رحمت و مغفرت الهی ناامید شود. خداوند همواره منتظر بازگشت بندگان خود است و در صورت توبه و پشیمانی، آنها را می‌بخشد. پیرزن در این حکایت، پس از آنکه درهای رحمت الهی را به روی خود می‌بندد، در نهایت با توبه و پشیمانی، دوباره مورد آمرزش خداوند قرار می‌گیرد.

این حکایت هم جالبه: حکایتی زیبا از سندبادنامه: پادشاه با انصاف و تربیت فیل وحشی عظیم الجثه

امیدواریم از داستان کوتاه پیرزن و ملاقات با خدا خوشتان آمده باشد. شما همواره می توانید سوالات، بازی های فکری، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش داستان مجله اینترنتی اهل فان مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند.

درگیر شدن مغز در بازی های فکری می تواند یک راه سرگرم کننده و عالی برای استراحت از استرس های روزانه باشد. تمرکز ما را از نگرانی‌ها دور می‌کند و به ما اجازه می‌دهد در حالی که هنوز ذهن خود را تمرین می‌دهیم، استراحت کنیم. بازی های فکری اغلب شامل به خاطر سپردن و یادآوری اطلاعات است که به بهبود حفظ حافظه و مهارت های یادآوری کمک می کند.

این می تواند به ویژه برای افراد در هر سنی، از جمله دانش آموزان و افراد مسن مفید باشد. شما هرروزه در مجله اینترنتی اهل فان مطالب متنوعی از انواع تست شخصیت، تست بینایی،هوش تصویری، معمای تصویری را می توانید ببینید و لذت ببرید. همچنین می توانید در شبکه های اجتماعی مانند اینستاگرام و فیس بوک اهل فان ما را دنبال کنید.

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 × سه =

دکمه بازگشت به بالا