داستان

تو بِدَم، بمیر و بِدَم ؛ حکایت پسر تنبلی که از صاحب کارش می خواست خوابیده کار کند!

داستان ضرب المثل تو بِدَم، بمیر و بِدَم:مردی بود که پسر جوانی داشت که به سن کار رسیده بود اما پسر تنبلی می‌کرد و سرکار نمی رفت. هر روز پدر شغلی را انتخاب می کرد ولی پسر با بهانه ای آن را رد می کرد.

داستان ضرب المثل تو بِدَم، بمیر و بِدَم

مردی بود که پسر جوانی داشت که به سن کار رسیده بود اما پسر تنبلی می‌کرد و سرکار نمی رفت. هر روز پدر شغلی را انتخاب می کرد ولی پسر با بهانه ای آن را رد می کرد. به این ترتیب پسر شانه از زیر بار کار کردن خالی می کرد و دوباره روز از نو روزی از نو و با تنبلی روز را به شب می رساند.

پدر که از این وضعیت خسته شده بود روزی در کنار دوستانش شروع به درددل کردن کرد.او از اوضاع نا به سامان پسر و دل نگران خودش گفت. مرد آهنگری صحبت های پدر را شنید به نزد مرد رفت و گفت او می تواند با پسر راه بیاید و پسر را سر کار نگه دارد.

کار آهنگری

پدر خوشحال شد و به خانه رفت و به پسر گفت که برایش کاری پیدا نموده است و از فردا باید سر کار برود پسر با بی میلی قبول کرد و فردا صبح آن روز به نزد آهنگر رفت در مغازه به او آن‌قدر کار سپردند که تا شب فرصت تنبلی نداشت، چند روزی به همین روال گذشت تا این که کار سبک تر شد. دوباره پسر فرصت از زیر کار در رفتن رو پیدا کرد و از هر فرصتی برای تنبلی استفاده می کرد.

در یکی از روزهایی که کار کم‌تر بود استاد آهنگر به پسر گفت برود و مواظب باشد تا کوره خاموش نشود.  پسر به سمت کوره رفت و پشت دم ایستاد.  او هر چند دقیقه یک بار دم را می فشرد تا آتش کوره جان بگیرد. بعد از مدت کوتاهی پسر خسته شد و خطاب به آهنگر گفت می شود بنشینم و دم را بزنم.  آهنگر اجازه داد پسر نشست و با یک دست مشغول به کار شد.

باز هم چند دقیقه ای نگذشت که باز پسر تنبل استاد را خطاب قرار داد و گفت: استاد لم بدهم . استاد کمی شاکی شد ولی باز هم اجازه داد . در نهایت پسر جوان و تنبل که خسته شده بود خمیازه ای کشید و گفت اوستا دراز کشیده بدمم؟ آهنگر از دست پسر تنبل به ستوه آمد و با عصبانیت گفت تو بدم ، بمیر و بدم…..

داستان ضرب المثل تو بِدَم، بمیر و بِدَم-1

کاربرد ضرب المثل تو بِدَم، بمیر و بِدَم

این ضرب المثل زمانی استفاده می شود که فردی از زیر مسئولیتی که بر عهده اوست به نحوی بخواهد در برود و بهانه بیاورد. معنی این ضرب المثل این مفهوم را به آدم تنبل و بهانه گیر می رساند که تو نمی توانی از زیر کار در روی و در هر شرایطی که برایت پیش بیاید موظفی کارت را انجام دهی.

امیدواریم از داستان ضرب المثل تو بِدَم، بمیر و بِدَم خوشتان آمده باشد. شما همواره می توانید سوالات، بازی های فکری، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش داستان مجله اینترنتی اهل فان مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند.

درگیر شدن مغز در بازی های فکری می تواند یک راه سرگرم کننده و عالی برای استراحت از استرس های روزانه باشد. تمرکز ما را از نگرانی‌ها دور می‌کند و به ما اجازه می‌دهد در حالی که هنوز ذهن خود را تمرین می‌دهیم، استراحت کنیم. بازی های فکری اغلب شامل به خاطر سپردن و یادآوری اطلاعات است که به بهبود حفظ حافظه و مهارت های یادآوری کمک می کند.

این می تواند به ویژه برای افراد در هر سنی، از جمله دانش آموزان و افراد مسن مفید باشد. شما هرروزه در مجله اینترنتی اهل فان مطالب متنوعی از انواع تست شخصیت، تست بینایی،هوش تصویری، معمای تصویری را می توانید ببینید و لذت ببرید. همچنین می توانید در شبکه های اجتماعی مانند اینستاگرام و فیس بوک اهل فان ما را دنبال کنید.

 

این داستان ها هم جالبه بخونید:

چوپان راستگو؛ حکایت چوپان راستگویی که رفتار مردم او را به چوپان دروغگو تبدیل کرد!

حکایت جالب و شنیدنی اصطلاح کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من!

حکایت شاهین پادشاه که پرواز نمی کرد؛ گاهی برای پیشرفت، باید شاخه‌های زیر پا را برید!

کار از محکم کاری عیب نمی کند؛ داستان مردی که پاهای همسرش را می بست تا بیرون نرود!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هجده − 3 =

دکمه بازگشت به بالا