داستان

حکایت زیبای اشتباه اردک از کلیله و دمنه: پرسیدن، کلید حل هر مسئله است!

حکایت زیبای اشتباه اردک: اردک جوانی بود که در باغی زندگی می‌کرد و در آن باغ دریاچه‌ای بود که ماهی بسیار داشت. اردک شنیده بود که گوشت ماهی بسیار خوشمزه است؛ اما ماهی را ندیده بود و یک شب مهتاب به‌قصد گرفتن ماهی به دریاچه رفت….

این حکایت هم جالبه: مرد کشاورز و کلاغ جادویی افسانه کشاورزی که با کلاغش، شاه و وزیر حسودش را فرستاد قاطی باقالی ها!

حکایت زیبای اشتباه اردک

قدری در آب نگاه کرد و در روشنایی مهتاب عکس ماه را در آب دید و تصور کرد که ماهی همین است. خود را روی عکس ماه انداخت و هر چه در آب جستجو کرد چیزی به چنگش نیامد. بعد که آب از تلاش او موج برداشت و عکس ماه در هم و برهم شد خیال کرد نتوانسته است ماهی را بگیرد و ماهی فرار کرده است و باز همین‌که آب آرام شد و عکس ماه را آرام دید دوباره برای گرفتن ماهی حمله کرد و بازهم چیزی نیافت.

آن شب خسته شد و گفت که گرفتن ماهی خیلی دشوار است. شب بعد باز هوس شدیدی برای گوشت ماهی پیدا کرد و باز عکس ماه را دید و اشتباه خود را تکرار کرد و هر چه کوشش کرد چیزی به دست نیاورد. این بود که به‌کلی مأیوس شد و فکر کرد که اصلاً گرفتن ماهی ممکن نیست؛ اما خیلی غصه می‌خورد که چرا نمی‌تواند ماهی بگیرد.

روز بعد این معما را با یک مرغابی پیر در میان گذاشت و گفت: «شنیده بودم که گوشت ماهی خیلی لذیذ است؛ اما تجربه کردم و دیدم ماهی را نمی‌توان گرفت.» مرغابی پیر پرسید: «چطور نمی‌شود؟ مگر تو چطور می‌خواستی بگیری؟»

اردک جوان شرح داد که یک‌چیز روشن در آب دیدم و همین‌که من به‌قصد گرفتن آن به آب پریدم، ماهی پریشان شد و فرار کرد و وقتی بیرون آمدم باز دیدم همان‌جاست و بازهم به چنگم نیامد.

مرغابی خندید و گفت: «بیچاره، اینکه تو دیده‌ای ماهی نبوده بلکه عکس ماه آسمان بوده که تو به‌جای ماهی می‌خواستی بگیری، اما حالا مبادا این حرف را به کسی بزنی. چراکه به عقل و شعور تو می‌خندند. بعد از این هم سعی کن به‌جای ماهی دنبال گرفتن عکس ماه نروی؛ زیرا هر کس یک کار تجربه کرده را دوباره تجربه کند پشیمان می‌شود.»

آرد گفت: «راست می‌گویی، من اشتباه کرده‌ام.»

ولی اردک جوان از بس کمرو و خجالتی بود از مرغابی پیر نپرسید که ماهی چگونه چیزی است و نمی‌دانست که پرسیدن و یادگرفتن هیچ‌وقت عیب نیست و اگر از اول هم از دیگران پرسیده بود نشانی ماهی را به او می‌دادند.

ولی بازهم نپرسید و به همین سبب شب‌های بعد هر وقت یک ماهی را هم در آب می‌دید فکر می‌کرد لابد این هم عکس ماه آسمان است و با خود می‌گفت: «هر کس آزموده را دوباره بیازماید پشیمان می‌شود.» این بود که اصلاً از گرفتن ماهی‌ها مأیوس شد و هیچ‌وقت به آرزوی خود نرسید.

حکایت زیبای اشتباه اردک-1

این هم قصد اردک کم رو بود که با یک اشتباه مأیوس شد و با یک شکست از میدان دررفت و نام اشتباه خود را تجربه گذاشت و همیشه محروم ماند.

این حکایت هم جالبه: اصطلاح از این ستون به آن ستون فرج است از کجا آمده است+داستان جالب و شنیدنی

امیدواریم از حکایت زیبای اشتباه اردک خوشتان آمده باشد. شما همواره می توانید سوالات، بازی های فکری، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش داستان مجله اینترنتی اهل فان مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند.

درگیر شدن مغز در بازی های فکری می تواند یک راه سرگرم کننده و عالی برای استراحت از استرس های روزانه باشد. تمرکز ما را از نگرانی‌ها دور می‌کند و به ما اجازه می‌دهد در حالی که هنوز ذهن خود را تمرین می‌دهیم، استراحت کنیم. بازی های فکری اغلب شامل به خاطر سپردن و یادآوری اطلاعات است که به بهبود حفظ حافظه و مهارت های یادآوری کمک می کند.

این می تواند به ویژه برای افراد در هر سنی، از جمله دانش آموزان و افراد مسن مفید باشد. شما هرروزه در مجله اینترنتی اهل فان مطالب متنوعی از انواع تست شخصیت، تست بینایی،هوش تصویری، معمای تصویری را می توانید ببینید و لذت ببرید. همچنین می توانید در شبکه های اجتماعی مانند اینستاگرام و فیس بوک اهل فان ما را دنبال کنید.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

11 − هفت =

دکمه بازگشت به بالا