اصطلاح با سلام و صلوات وارد شدن یا وارد کردن از کجا آمده است!؟+داستان
اصطلاح با سلام و صلوات وارد شدن يا وارد کردن کنايه از تجليل و بزرگداشتي است که هنگام ورود شخصيتي ممتاز به مجلس يا شهر و جمعيتي نسبت به آن شخصيت به عمل مي آيد. في المثل مي گويند: «فلاني را به سلام و صلوات وارد کردند» يا به اصطلاح ديگر: از فلاني با سلام و صلوات استقبال به عمل آمد. اما این اطلاح از چه زمانی وارد فرهنگ گفتاری شده است. در ادامه با داستان با سلام و صلوات وارد شدن همراه شوید.
این حکایت هم جالبه: حکایت مرد طمع کار: چیزی که مال تو نیست را برندار!
ريشه تاريخي اصطلاح با سلام و صلوات وارد شدن
اخلاق و عادات و سنن جوامع بشري در احترام به يکديگر از قديمترين ايام تاريخي، هميشه متفاوت بوده است، و هم اکنون نيز اين احترام متقابل در ميان ملل و اقوام جهان به صور و اشکال مختلفه تجلي مي کند. بعضيها در موقع برخورد و ملاقات با يکديگر درود و سلام ميگويند. برخي ضمن درود گفتن با يکديگر دست مي دهند که در حال حاضر اين سنت و رويه در همه جا و تقريباً تمام کشورهاي جهان معمول و متداول است.
هنديها کف دست را به هم ميچسبانند و آنها را محاذي صورت نگاه مي دارند. ژاپنيها خم مي شوند و تعظيم ميکنند. بعضي اقوام در خاور دور بيني ها را بهم مي مالند و غيره.
نوع احترام گذاشتن در ایران قبل از اسلام
در ايران قديم بر طبق نوشته هاي مورخين يوناني، احترام به يکديگر با وضع حاضر تفاوت فاحش داشت.
هِردوت درباره اخلاق و عادات ايرانيان قديم مي گويد: «وقتي در کوچه ها به يکديگر مي رسند از کردار آنها مي توان دانست که طرفين مساوي اند يا نه؛ زيرا درود با حرف به عمل نمي آيد بلکه آنها يکديگر را مي بوسند. اگر يکي از حيث مقام از ديگري پست تر است طرفين صورت يکديگر را مي بوسند؛ و هر گاه طرفي از طرف ديگر خيلي پست تر باشد به زانو درآمده پاي طرف ديگر را مي بوسد.»
استرابون در اين زمينه چنين گفته است: «اگر آشناياني که از حيث مقام مساوي اند به يکديگر برسند، يکديگر را ميبوسند و هر گاه مساوي نباشند بزرگتر صورت خود را پيش مي برد و طرف ديگر هم همين کار را مي کند، ولي نسبت به اشخاص پست فقط بدن را خم مي کنند.»
این حکایت هم جالبه: داستان بهلول و عطار نابکار؛ بهلول درسی به عطار داد که تا آخر عمرش فراموش نکرد!
بعد از اسلام
اما در ايران بعد از اسلام احترام به يکديگر از عمل به حرف تغيير شکل داد و با گفتن سلام يا سلام عليکم از طرف کوچکتر نسبت به بزرگتر احترام به عمل مي آيد.
تا قبل از انقلاب مشروطيت ايران هر گاه شخصيت ممتاز و عالي مقامي وارد مجلس يا مسجد يا جمعيتي مي شد مردم به منظور تجليل و تعظيم به صداي بلند صلوات مي فرستادند. به قول شادوران عبدالله مستوفي:
«… دست زدن و زنده باد گفتن از مستحدثاني است که با مشروطه به ايران آمده است و اين تظاهرها بيشتر براي شاه و علما مي شد. حتي در دوره مظفرالدين شاه چون قدري تجدد به واسطه مدارس جديد وارد اجتماعات شده بود، صلوات هم نمي فرستادند و مؤدب در معبر شاه مي ايستادند. بعضي که مي خواستند در شاه دوستي تظاهري کرده باشند، تعظيم مي کردند. اين تعظيمها هم اکثر از اشخاصي بود که شاه آنها را مي شناخت و عامه مردم بي سرو صدا و بي تظاهر بودند، ولي در مورد علما چون متوليها و حول و حوش آنها با جمله هاي ” حق پدر و مارش را بيامرزد که يک صلوات بلند ختم کند، لال نميري صلوات دوم را بلندتر بفرست، از شفاعت پيغمبر محروم نشوي سومي را بلندتر بفرست” از مردم صلوات مطالبه مي کردند؛ و ورود آنها سر و صداي بيشتري داشت.
از شرح مقدمه بالا اينطور استنباط گرديد که سلام کردن اختصاص به افراد آشنا و معمولي دارد. صلوات فرستادن تا قبل از مشروطه براي تجليل از ورود شخصيتهاي مشهور و ممتاز به مجلس يا شهر به عمل مي آمد ولي سلام و صلوات از مستحدثات بعد از مشروطيت است که افراد زيرک و موقع شناس از آن براي مقاصد سياسي در مجالس و مجامع بهره برداري مي کردند.
در حال حاضر تجليل و احترام با سلام و صلوات کمتر معمول است و تنها در مجالس عزاداري و روضه خواني از علما و روحانيون – بعضاً – به عمل مي آيد. ولي چون اين عبارت رفته رفته به صورت ضرب المثل درآمده، لذا معني و مفهوم مجازي آن در زمان حال به منظور نماياندن تجليل و احترام از رجال و شخصيتهاي سياسي و اجتماعي بکار مي رود.
اين نکته هم قابل ذکر است که: «تا قبل از مشروطه در ابراز احساسات مردم دست زدن و هورا کشيدن معمول نبود و مردم براي بروز احساسات خود صلوات مي فرستادند.»
چنان که هنگام بازگشت ناصرالدين شاه از اروپا در شب يازدهم محرم سال 1307 هجري قمري که شاه داخل عمارت کنسول گري ايران در تفليس مي شد؛ ايرانيان مقيم تفليس در سراسر راه از دو سو صف کشيده شمع در دست گرفته و صلوات مي فرستادند.
محقق معاصر آقاي علينقي بهروزي ضمن نامه محبت آميزي راجع به ريشه تاريخي سلام و صلوات نظر و عقيده ديگري اظهار داشته اند که عيناً درج مي گردد:
«… از قرنها پيش هرگاه کسي به مکه و يا يکي از اعتاب مقدسه مشرف مي شد (و اين توفيق عظيمي بود) وقتي که به شهر خودش برميگشت، بيرون شهر اقامت مي کرد و يا قبلاً به خانواده خود روز ورود خويش را خبر مي داد و لذا عده زيادي از اقوام و اقارب و دوستان و حتي اهل محل به پيشواز او مي رفتند. در شهرها کساني بودند که آنها را “چاوش” مي ناميدند. يکي از اين چاوشها را هم با خود ميبردند. اين چاوش از همانجا شروع مي کرد به اشعار مذهبي با صداي بلند و آواز خواندن. بعد از هر بيت مردمي که با او بودند، صلوات ميفرستادند. اين جمعيت با چاوش زائر را جلو انداخته تا خانه اش او را با سلام و صلوات ميبردند. اين ضرب المثل با سلام و صلوات از اين رسم پسنديده که هنوز هم در روستاها و بعضي شهرکها رواج دارد گرفته شده است.»
این حکایت هم جالبه: اصطلاح از ترس گدایی یک عمر گدایی از کجا آمده است+داستان جالب و شنیدنی
امیدواریم از حکایت اصطلاح از ترس گدایی یک عمر گدایی خوشتان آمده باشد. شما همواره می توانید سوالات، بازی های فکری، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش داستان مجله اینترنتی اهل فان مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند.
درگیر شدن مغز در بازی های فکری می تواند یک راه سرگرم کننده و عالی برای استراحت از استرس های روزانه باشد. تمرکز ما را از نگرانیها دور میکند و به ما اجازه میدهد در حالی که هنوز ذهن خود را تمرین میدهیم، استراحت کنیم. بازی های فکری اغلب شامل به خاطر سپردن و یادآوری اطلاعات است که به بهبود حفظ حافظه و مهارت های یادآوری کمک می کند.
این می تواند به ویژه برای افراد در هر سنی، از جمله دانش آموزان و افراد مسن مفید باشد. شما هرروزه در مجله اینترنتی اهل فان مطالب متنوعی از انواع تست شخصیت، تست بینایی،هوش تصویری، معمای تصویری را می توانید ببینید و لذت ببرید. همچنین می توانید در شبکه های اجتماعی مانند اینستاگرام و فیس بوک اهل فان ما را دنبال کنید.
این داستان ها هم جالبه بخوانید: