داستان

اصطلاح ” زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد” از کجا آمده است!؟

حکایت زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد: در حکایت های دور آمده است در یکی از شب های سال، دزدی برای به دست آوردن چیزی، در همه جای شهر پرسه می‌زد و همینطور که نگاهش را برای به دست آوردن چیز با ارزشی تیز کرده بود ناگهان چشمش به ابریشم بافی افتاد که مشغول دوخت یک پارچه ارزشمند بود.

این حکایت هم جالبه: نادان پولدار و دانای بی پول: وقتی مال و ثروت بر فکر و دانایی ارجحیت پیدا می کند!

حکایت زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد

ابریشم باف بسیار با مهارت بود و همه نقش‌های زیبا و هنری را در طرح خود به کار می‌برد. دزد با دیدن این صحنه ها با خود گفت: نباید این فرصت را از دست بدهم باید منتظر بمانم تا ابریشم باف از کار خود خسته شود و به خواب برود آن وقت ابریشمش را بدزدم.

مرد دزد با هزار حیله و نیرنگ وارد کارگاه ابریشم باف شد و نگاه خود را بر روی هنر ابریشم باف گره زده بود.

شنید که ابریشم باف زیر لب با خود زمزمه می‌کرد: ای زبان! از تو پناه می‌خواهم و یاری می‌طلبم که دست از سر من برداری و سر من را در تن نگهداری!

وقتی که کار بافت پارچه ابریشمی تمام شد مرد ابریشم باف آن را داخل دستمال زیبایی پیچید و با خود به خانه برد تا صبح زود آن را به وزیر هدیه بدهد. دزد نیز صبح زود بیدار شد و به دنبال مرد صنعتکار راه افتاد.

مرد ابریشم باف برای اهدای هدیه خود به بارگاه وزیر رفت و پارچه را تقدیم وزیر کرد. حاضرین از زیبایی هنری ابریشم و کار دست ابریشم باف به حیرت افتادند. سپس وزیر پرسید ای انسان لایق، تو که بر این جامه نهایت زحمت را کشیده ای بگو که چه استفاده و کاربردی می‌توان برای این پارچه در نظر گرفت؟

مرد در جواب گفت: دستور بدهید تا زمان مردنتان این پارچه را نگه دارند، تا آن روز این پارچه زیبا را به بالای تابوت شما وصل کنند.

وزیر از این سخن مرد ناراحت و عصبانی شد و دستور داد تا پارچه را آتش بزنند و مرد را به زندان بیندازند و زبانش را نیز از حلقومش بیرون بکشند.

حکایت زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد-1

این حکایت هم جالبه: داستان کوتاه پیرزن و ملاقات با خدا: پیرزنی که خدا بارها به دیدارش آمد اما او هر بار خدا را از خود می راند!

در همین هنگام، دزد که مرد ابریشم باف را تعقیب کرده بود و در بارگاه وزیر حضور داشت، از این دستور وزیر خنده اش گرفت.

این خنده از چشم وزیر دور نماند. پس پیش مرد دزد آمد و علت خنده را پرس و جو کرد.

دزد گفت: اگر قول بدهی مجازاتم نکنی داستان را برایت تعریف می‌کنم. وزیر به مرد اطمینان داد که با او کاری نخواهد داشت.

پس مرد دزد جریان را برای وزیر تعریف کرد. وزیر وقتی این ماجرا را شنید به اطرافیانش گفت: خیاط بیچاره گناهی نکرده است. اما تندی زبانش باعث شد با او چنین برخوردی کنم.

سپس فرمان داد تا او را از زندان بیرون بیاورند و به او بگویند که از این به بعد مراقب حرف زدنش باشد.

و در آخر گفت: کسی که به حرف‌هایی که از دهانش خارج می‌شود کنترل و اعتمادی ندارد برایش بهتر است که ساکت و کم حرف بماند. و گر نه: زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد.

معنی ضرب المثل زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد

۱- یعنی اگر سخن نامناسبی به کار ببریم، گرفتار می‌شویم. چنانکه شاعر می فرماید: هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.

۲- سکوت کردن و حفظ زبان یکی از سخت ترین کارها است! به عبارتی اگر انسان بتواند در موقعیت های مختلف زندگی پیش از آن که سخنی بگوید کمی فکر کند وعاقبتش را پس از بر زبان راندن آن کلمات در نظر بگیرد. متوجه می‌شود که آیا در آن موقعیت، سخن مفیدی گفته است یا دردسر ساز!

۳- برای کسانی به کار می برند که تهمت می زنند یا باعث ایجاد اختلاف بین دو نفر می شوند، راز کسی را فاش می سازند، نسنجیده هر کلمه ای را بر زبان می آورند، دروغ می گویند و یا حتی سخنی می گویند که موجب بدگمانی دیگران به خودش می شوند از این ضرب المثل استفاده می‌کنند.

۴- سر سبز بر باد دادن کنایه از گرفتار شدن فردی است که به سبب سخن نابجای خویش جان خود را به خطر انداخته است.

۵- یعنی روح و جانت را با کنترل زبانت در آسایش قرار بده!

۶- عاقبت آدم پر حرف را با به کار بردن این ضرب المثل نشان می‌دهند.

حکایت زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد-2

این حکایت هم جالبه: داستان ضرب المثل غوره نشده مویز شده چیست!؟

توضیح کوتاه زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد

این ضرب المثل یعنی اگر مراقب صحبت‌هایی که می‌کنیم نباشیم و حرف‌های ناخوشایند و تند بگوییم یا در مواقعی که باید ساکت باشیم حرف‌های خطرناک بزنیم (یا حقیقت‌های تلخ را بازگو کنیم)، جان خودمان را به خطر انداخته ایم. باید در سخن گفتن احتیاط کرد. خوش زبان بود و جایی که لازم است سکوت کرد. کاربرد این ضرب المثل درباره اشخاصی به كار می‌رود كه مراقب حرف و کلام خود نیستند و باعث دردسر دادن به خودشان می‌شوند.

حدیث در مورد زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد

  • حدیث از پیامبر (ص): «نجاة المؤمن فی حفظ اللّسان»: نجات و رستگاری انسان با ایمان در کنترل زبان است.
  • حدیث از امام علی (ع): «اَللِّسانُ سَبُعٌ إِن خُلِّىَ عَنهُ عَقَرَ»: زبان درنده اى است که اگر رها شود، گاز مى گیرد.
  • حدیث از امام باقر (ع): «إنَّ هذَا اللِّسانَ مِفتاحُ کلِّ خَیرٍ وَ شَرٍّ فَینبَغى لِلمُؤمِنِ أَن یختِمَ عَلى لِسانِهِ کما یختِمُ عَلى ذَهَبِهِ وَ فِضَّتِهِ»: به راستى که این زبان کلید همه خوبیها و بدیهاست. پس سزاوار است که مؤمن بر زبان خود مُهر زند، همان گونه که بر (کیسه) طلا و نقره خود مُهر مى‌زند.

این حکایت هم جالبه: حکایت زن هوس باز و شاگرد پارچه فروش: جوانی که به گناه خود را آلوده نکرده و خدا به او نام نیک عطا کرد!

امیدواریم از داستان ضرب المثل زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد خوشتان آمده باشد. شما همواره می توانید سوالات، بازی های فکری، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش داستان مجله اینترنتی اهل فان مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به خصوص آنهایی که علاقمندند خود را بهتر بشناسند.

درگیر شدن مغز در بازی های فکری می تواند یک راه سرگرم کننده و عالی برای استراحت از استرس های روزانه باشد. تمرکز ما را از نگرانی‌ها دور می‌کند و به ما اجازه می‌دهد در حالی که هنوز ذهن خود را تمرین می‌دهیم، استراحت کنیم. بازی های فکری اغلب شامل به خاطر سپردن و یادآوری اطلاعات است که به بهبود حفظ حافظه و مهارت های یادآوری کمک می کند.

این می تواند به ویژه برای افراد در هر سنی، از جمله دانش آموزان و افراد مسن مفید باشد. شما هرروزه در مجله اینترنتی اهل فان مطالب متنوعی از انواع تست شخصیت، تست بینایی،هوش تصویری، معمای تصویری را می توانید ببینید و لذت ببرید. همچنین می توانید در شبکه های اجتماعی مانند اینستاگرام و فیس بوک اهل فان ما را دنبال کنید.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو × یک =

دکمه بازگشت به بالا