داستان

حکایت حلال و حرام از منظر عالم

حکایت حلال و حرام از منظر عالم: هر حکایت و ضرب المثلی که در هر فرهنگی استفاده می شود ریشه ای قدیمی و جالب دارد که کمتر کسی با آن آشناست. در این مطلب قصد داریم حکایتی جالب را برایتان بازگو کنیم ، پس با مجله اهل فان همراه باشید.

شاید بپسندید: حکایت ضرب المثل راه بزن راه خدا هم ببین!

حکایت حلال و حرام از منظر عالم

عالمی پای منبر در مورد حلال و حرام صحبت میکرد و می گفت روزی سه دزد  به خانه تاجر دینداری زدند و پول و سکه بسیاری را روی خر صاحبخانه گذاشتن در مسیر دو تا از دزد ها دسیسه چیدند ،که دزد سومی را بکشند تا سهمشان از مال دزدی بیشتر شود و همین کار را نیز کردند، آن دو دزد آب و غذایی خوردند و باز راه افتادند که به یک بار یکی از آنها خنجر کشید و رفیق دومش را کشت .

شاید خوشتان بیاید: حکایت شاه عباس و مرد پینه دوز

حکایت حلال و حرام از منظر عالم00

شب که شد دزد آخر دل درد شدیدی گرفت و بر اثر سمی که شریک قبلی اش در غذایش ریخته بود،مُرد.الاغ که تنها مانده بود راه صاحب خانه را در پیش گرفت و به همراه مال به خانه تاجر برگشت.عالم ادامه داد :ای مردم این یعنی مال حلال به صاحبش برمی گردد، مردم پای منبر صلواتی بلند فرستادند، که شخصی بلند شد و گفت ای عالم تمام دزد ها که مُردن !پس جریان را چه کسی برای شما تعریف کرد؟!تنها بازمانده ماجرا فقط الاغ بود.

شما می توانید داستان ها، پازل ها و تست های شخصیت شناسی بیشتر را در بخش داستان مجله اهل فان  مشاهده و مطالعه کنید. در صورت تمایل آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

در اینجا ما قصدمان این است تا مجموعه داستانهای کوتاه و حکایتهای پندآموز را با شما دوستان گرامی به اشتراک بگذاریم .

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

8 + 10 =

دکمه بازگشت به بالا