قصه
-
داستان
حکایت شتردار ساده دل که طمع، او را گرفتار مرد مفت خور کرد!
حکایت شتردار ساده دل: شخصی بود که عیاش و شکمپرست و خوشگذران بود و همهچیز میخواست و هیچ هنری هم…
بیشتر بخوانید » -
داستان
حکایت شنیدنی حکم ناحق از داستان های مثنوی: داستان مردی که با پس گردنی زدن پول در می آورد!
حکایت شنیدنی حکم ناحق: پیرمرد کمبنیه و لاغراندام که خیلی رنجور بود پیش طبیبی رفت و گفت: «حالم خیلی بد…
بیشتر بخوانید » -
داستان
حکایت دشمن در لباس دوست؛ عیسی به دین خود موسی به دین خود
حکایت دشمن در لباس دوست: در زمان قدیم روزگاری بود که یهودیها و نصرانیها باهم دشمنی داشتند و یک شهر…
بیشتر بخوانید » -
داستان
داستان آموزنده کودک حلوا فروش از قصههای مثنوی مولوی!
داستان آموزنده کودک حلوا فروش: «شیخ احمد خضری» بود و در شهر خود به خوبی و خیرخواهی معروف شده بود.…
بیشتر بخوانید » -
داستان
حکایت مولانا درباره مرد شاعر و کمال الدین حسن وزیر؛ هر که به نام فریفته شود به نان درماند!
مرد شاعر و کمال الدین حسن وزیر: شاعری یک شعر بلند در تبریک عید ساخت و در آن از خوبیهای…
بیشتر بخوانید » -
داستان
اصطلاح از آتشی که افروختم خودم سوختم از کجا آمده است+داستان جالب و شنیدنی
اصطلاح از آتشی که افروختم خودم سوختم: در جنگلی سرسبز ، روباهی در کنار شغالی زندگی میکرد. روباه لاغر و…
بیشتر بخوانید » -
داستان
افسانه چوپان کچل و دختر کدخدا از داستان های قدیمی روستائیان ایران زمین!
افسانه چوپان کچل و دختر کدخدا: چوپان کچلى بود که هر روز گاو و گوسفندهاى اهالى ده را به صحرا…
بیشتر بخوانید » -
داستان
اصطلاح مثل سگ پشیمان است از کجا آمده است!؟ حکایت سگی که طمعکاری، کار دستش داد!
حکایت مثل سگ پشیمان است: روزی روزگاری، سگ تنبل و بیکاری در دهی زندگی میکرد. این سگ بیکار همیشه گرسنه…
بیشتر بخوانید » -
داستان
حکایت شنیدنی مردی که میخواست زبان گربه ها را بیاموزد!
حکایت مرد خسیس و زبان گربه ها: مردی به پیامبر خدا، حضرت سلیمان، مراجعه کرد و گفت: ای پیامبر میخواهم…
بیشتر بخوانید » -
داستان
حکایت مرد خسیس و مار: مرد تاجر ثروتمندی که خسیس بودنش، باعث هلاکتش شد!
مرد خسیس و مار: حکایت داستان واژه ای کوتاه است که نتیجه ای اخلاقی دارد و انتها شمای داستان شما…
بیشتر بخوانید »