حکایت
مصدر حکایت، از حَکی، و به معنای تقلید کردن، سخن گفتن و روایت کردن است، اما در ادبیات سنّتی و قدیم فارسی عنوانی برای داستانهای کوتاه با شخصیتهای اندک و زمان و مکانی محدود است.
حکایت چیست؟
حکایت نوعی از داستان کوتاه است که در آن درس یا نکتهای اخلاقی نهفته است. این درس یا نکته بیشتر در پایان حکایت بر خواننده آشکار میشود. شخصیتهای حکایت حیوانات یا اشیای بیجانند. زمانی که حیوانات شخصیت حکایتند، مانند انسانها سخن میگویند و احساسات انسانی از خود نشان میدهند. یکی از بهترین نمونههای حکایت در زبان فارسی را میتوان در کلیله و دمنه دید.
حکایتها معمولاً طوری نوشته میشوند که خواننده به سادگی آنها را درک کند. ادبیاتی را که در حکایتها به کار برده میشود، ادبیات تعلیمی مینامند.
برخی حکایتها از نسلی به نسل دیگر بازگو میشود. بیشتر در حکایت با استعاره از اشیا یا حیوانات، نابخردی انسان در رفتار و منشش به وی نشان داده میشود. گاهی حکایت آکنده از طنز یا هزل است.
برخی از نمادها در حکایت
در حکایت برخی از حیوانات به خاطر رفتار ویژه شناخته شدهاند.
- شیر: بی باکی و شجاعت
- خروس: لافزنی
- طاووس: غرور
- روباه: فریبکاری
- گرگ: زیاده خواهی و آزمندی
- اسب: دلاوری
- گاو: بی خردی
- خر: پرکاری
ویژگیهای حکایت
با بررسی حکایات و تحلیل آنها میتوان ویژگیهای زیر را در بیشتر آنها یافت.
- زمان و مکان رویدادهایش نامشخص است.
- معمولاً انباشته از گزافهها و اغراقها و عوامل فوق طبیعی است که از محدودهٔ تواناییها و امکانات انسان بیرون است.
- بیشتر به وصف چیزهایی میپردازد که هرگز رخ ندادهاند و حتی امکان رخ دادنشان نیز نیست. (محال وجودی) و در بیشتر موارد حتی ممکن عقلی نیز نیستند.
- پیرنگ داستانی سست و فاقد وحدت و انسجامیدارند.
- معمولاً در پی بیان پند و اندرز و نکتهٔ خاصی است و کمتر جنبهٔ سرگرمی دارد.
- بیشتر آنها از یک الگوی ثابت پیروی میکنند مانند آنچه پراپ در کتاب «ریختشناسی قصههای پریان» در مورد ساختار قصههای موسوم به قصههای پریان بررسی میکند.
- بیشتر آنها ویژگیهای کهن الگویی دارند.
- اشخاص در حکایت پرداخت نشده و به شخصیت، طبق نظریات امروزین شخصیت، نزدیک نشدهاند و فقط به عنوان بازیگرانی بدون ویژگیهای شخصیت در حکایت ایفای نقش میکنند.
- گونهٔ زبانی همهٔ بازیگران آنها یکسان است و نمیتوان بر اساس زبان بازیگر به طبقهٔ اجتماعی- اقتصادی، سن، جنسیت یا شغل او پی برد.
- راوی بیشتر آنها همهچیزدان است و چیزی بر او پنهان نمیماند و بر گذشته و آینده حکایت واقف است و معمولاً سرنوشت بازیگران را در ابتدای حکایت افشا میکند. در مواردی که راوی همهچیزدان نیست قواعد و اصول زاویهٔ دید راوی رعایت نشدهاست.
- بازیگران (قهرمان یا ضد قهرمان) در حکایت چهرهای کاملاً سیاه یا سفید دارند، یعنی؛ یا بسیار خوب و منزهاند یا بسیار بد و شرور. به ندرت در بعضی از حکایات بازیگری خاکستری که طبیعی و عادی باشد، میتوان دید.
- در حکایت صرفاً به بیان حالات و صفات بیرونی بازیگران توجه شدهاست و حالات درونی و ذهنی بازیگران نادیده گرفته شدهاست.
- توصیفها در حکایت بسیار جزئی و الکن است.
- زبان قصههای عامیانه زبان ادبی نیست.
منبع حکایت های فارسی
حکایتهای ادب فارسی یا در کتابهایی که سراسر مجموعهای از حکایات است، نظیر کلیله و دمنه و جوامعالحکایات، گرد آمدهاند یا در ضمن مطالب کتابهای تاریخی، تعلیمی، اخلاق و سیاست مُدُن، و تذکره احوال شاعران و زاهدان و صوفیان به کار رفتهاند، مانند حکایتهای تاریخ بیهقی، قابوسنامه، چهار مقاله، تذکرة الشعرا اثر دولتشاه سمرقندی ، و تذکرة الاولیاء. حکایات یا صرفآ تخیلیاند، مانند همه «حکایتهای حیوانات» که در آنها جانوران شخصیت انسان را گرفتهاند؛ یا واقعیاند، مانند حکایتهای تاریخی که شخصیتهای تاریخی، قهرمانانِ آنها هستند؛ و یا نیمی تخیلی و نیمی واقعی، مانند برخی حکایتهای صوفیان و زاهدان، که صوفی یا زاهد کارهای خارقالعاده و باورنکردنی میکند یا با موجوداتی تخیلی، نظیر اژدها ، روبهرو میشود.
-
داستان
حکایت مرد هوس باز و حکیم: جوانی که همسرش را زیباترین زن دنیا میدانست، اما…..
حکایت مرد هوس باز و حکیم: جوانی به حکیمی گفت: «وقتی همسرم را انتخاب کردم، در نظرم طوری بود که…
بیشتر بخوانید » -
داستان
حکایت شنیدنی معلم و پدر دانش آموز: وقتی آقای گاو پدر گوساله،به مدرسه آمد!
حکایت شنیدنی معلم و پدر دانش آموز: در یك مدرسه راهنمایی دخترانه چند سالی بود كه مدیر مدرسه بودم. چند…
بیشتر بخوانید » -
داستان
داستان مرد ثروتمند باهوش: وقتی بانک تبدیل به پارکینگ ارزانقیمت میشود!
داستان مرد ثروتمند باهوش: مردی شیکپوش داخل بانکی در منهتن نیویورک شد و یک بلیط از دستگاه گرفت. وقتی شمارهاش…
بیشتر بخوانید » -
داستان
حکایت جالب وصیت مرد خسیس و پاسخ زیرکانه همسرش!
حکایت جالب وصیت مرد خسیس: روزی مرد خسیسی که تمام عمرش را صرف مالاندوزی کرده بود و پول و دارایی…
بیشتر بخوانید » -
داستان
حکایت خیاط و شاگردش: دروغی که گران تمام شد!
حکایت خیاط و شاگردش: روزی روزگاری در زمانهای قدیم مرد خیاطی کوزهای عسل در دکانش داشت. یک روز میخواست دنبال…
بیشتر بخوانید » -
داستان
سرنوشت تلخ زنبور بی گناه: حکایت درگیری با خر جماعت!
سرنوشت تلخ زنبور بی گناه: در چمنزاری خرها و زنبورها در کنار هم زندگی می کردند. روزی از روزها خری…
بیشتر بخوانید » -
داستان
کشاورز و همسر نق نقو : ماجرای تدفین پرطرفدار!
کشاورز و همسر نق نقو: مرد کشاورزی یک زن نق نقو داشت که از صبح تا نصف شب در مورد…
بیشتر بخوانید » -
فرهنگ و هنر
داستان مرد دانا | مرد دانایی که از سیاست دست کشید تا خودش را وقف علم کند
ابن اثیر مرد دانایی بود که کتاب های زیادی در زندگی اش خوانده بود. او هوش بالایی داشت و به…
بیشتر بخوانید » -
داستان
داستان اعترافی غیرمنتظره: وقتی سیاستمدار به آسانی گذشته کثیف خودش را افشا کرد!
داستان اعترافی غیرمنتظره: در مراسم توديع پدر پابلو، كشيشي كه ۳۰ سال در كليساي شهر كوچكي خدمت كرده و بازنشسته…
بیشتر بخوانید » -
داستان
داستان ضرب المثل صد رحمت به کفن دزد اولی!
صد رحمت به کفن دزد اولی: آورده اند که کفندزدی در بستر مرگ افتاده بود. پسر خویش را فراخواند. پسر…
بیشتر بخوانید »