فرهنگ و هنر

عکس زیر خاکی از کودکی رضا کیانیان کنار خواهرانش / قیافه شون تو بچگی چه بامزه اس

عکس زیر خاکی از کودکی رضا کیانیان: رضا کیانیان بازیگر معروف و دوست داشتنی کشورمان می باشد. او در سریال کیمیا نقش مشفق پدر آرش را بازی کرده است. اخیرا آقای بازیگر تصاویر قدیمی از کودکی های خودش و خواهرانش را به همراه دل نوشته ای منتشر کرده است که در فضای مجازی پربازدید شد. در ادامه این مطلب عکس زیر خاکی از کودکی رضا کیانیان و خواهرانش را به همراه دلنوشته اش قرار داده ایم. با اهل فان همراه ما باشید.

اینم جالبه: ماجرای ازدواج مهرداد صدیقیان چیست؟

دلنوشته و عکس زیر خاکی از کودکی رضا کیانیان

عکس زیر خاکی از کودکی رضا کیانیان 1
کودکی رضا کیانیان
عکس زیر خاکی از کودکی رضا کیانیان 2
کودکی رضا کیانیان و خواهرانش

عکس زیر خاکی از کودکی رضا کیانیان 4

عکس زیر خاکی از کودکی رضا کیانیان 3

 

اول پاییز ،همیشه اضطراب به سراغم می آيد. برای یکی از دوستانم نوشتم. در جوابم نوشت: شاید به خاطر اول مهر است که باید مدرسه می رفتیم!چند روزی به این موضوع فکر کردم و با هربار فکر کردن اضطرابم بیشتر می شد! درست گفته بود. اول «مهر» و مدرسه های بدون «مهر»!

وقتی کلاس سوم دبستان را تمام کردم، به خانه آمدم و به مادرم گفتم: من خوندن و نوشتن و حساب کردن رو بلدم. پس دیگه مدرسه نمی رم!

هر سه سال شاگرد اول شده بودم .

مادرم گفت ولی تا آخرش باید بری. از همان روز تا زمانی که دبیرستان را تمام کردم، با تنفر از درس و مدرسه، سر کلاس ها می نشستم. دیگر هرگز شاگرد اول نشدم و در دبیرستان هر سال در خرداد تجدید و در شهریور نمره ی قبولی می گرفتم! مادرم می گفت تو که در شهریور با دو سه هفته درس خواندن قبول می شی، چرا همینو برای خرداد نمی خونی؟

چون از درس و مشق متنفر بودم. هنوز هم نفهمیدم چرا باید اون همه درس رو می خوندم و به چه درد من خوردند؟ علی، پسرم وقتی کلاس اول دبستان را تمام کرد به من گفت: دیگه بلدم قصه های کتاب ها رو بخونم، پس دیگه مدرسه نرم! وقتی بهش گفتیم باید تا آخرش بری… ولی لازم نیست شاگرد اول بشی. فقط بخون تموم بشه. دو سه روزی فکر کرد و پرسید، تا آخرش؟ البته او همیشه یا شاگرد اول و یا دوم می شد. ولی هیچ گاه دوست اش نداشت.

این رویه ی آموزش و پرورش ما بود و هنوز هم هست. فقط بشنو و اطاعت کن تا قبول بشی. در کل دوازده سال فقط منولوگ ! فقط یک طرفه گویی! و فقط شنیدن و اطاعت کردن. جامعه ما، جامعه ی تک گویی ست! ما برای شنیدن و اطاعت کردن بزرگ می شدیم. در بزرگ سالی، سال ها کابوس من این بود که در خواب به من می گفتند: تو هنوز دیپلم ات را نگرفتی! باید بری دیپلم بگیری و من از وحشت بیدار می شدم. تا بالاخره در خواب دیپلم ام را گرفتم و چند سالی ست که از آن کابوس رها شدم.

من #عاشق #پاییز هستم و پاییز را با #اضطراب آغاز می کنم.
.
عكس ها به ترتيب :
۱- کودکى_خودم ٢- با خواهر هایم مرضیه و ملیحه٣-دبيرستان ٤-ازین آقایان هیچ کس را به یاد ندارم. فقط رضا سرهنگی (با كت راه راه) دوست همیشگی ام که پر کشید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 × 2 =

دکمه بازگشت به بالا