عجایب

رونمایی از دفترچه خاطرات سری «دوست دختر انگلیسی آدولف هیتلر» بعد از ۸۰ سال

دفتر خاطرات سری از دست رفته «دوست دختر انگلیسی هیتلر» امروز توسط روزنامه میل رونمایی شد. در یک کودتا در دنیای انتشارات بین الملل، دفتر خاطرات چرمی اشراف زاده ای به نام یونیتی میتفورد، بینش تازه ای را در مورد آدولف هیتلر فاش می کند، کسی که یونیتی او را می پرستید.

یکی از خواهران مشهور میتفورد، یونیتی با دست خط روان خود درباره رهبر نازی ها سخنان تمجید آمیزی را بیان می کند. ده‌ها سال پس از در دسترس نبودن دفترچه خاطرات او برای مورخان، کشف این دفترچه خاطرات توسط میل قرار است هیجانی جهانی ایجاد کند.

یونیتی میتفورد دوست دختر انگلیسی آدولف هیتلر

این دختر زیبای طبقه اشرافی بریتانیایی با تملق هیتلر و نزدیک شدن به او بیش از هر بریتانیایی دیگر، بسیار خبرساز شده است. او اسرار روابط خارق‌العاده‌شان را در طی پنج سال منتهی به جنگ جهانی دوم در دفتر خاطرات روزانه‌اش فاش کرده است.

این سند تاریخی ارزشمند قبلاً هرگز دیده نشده بود، اما اکنون میل آن را فاش کرده است. یادداشت های روزانه میتفورد مملو از افشاگری های صمیمی و هولناک درباره هیتلر و زنی انگلیسی است که به متملق وفادار او تبدیل شد.

دفترچه خاطرات دوست دختر انگلیسی هیتلر

گفته می‌شود که هیتلر در حالی که برای شروع جنگ جهانی دوم نقشه می کشید، «مانند یک نوجوان ۱۷ ساله» ساله رفته می کرد در حالی که با این دختر زیبای بلوند و قد بلند رابطه داشت.

مورخ مشهور لرد (اندرو) رابرتز می گوید: «در دوران مدرن بسیار نادر است که خاطرات یک شخصیت شناخته شده جنبش نازی کشف و منتشر شود».

میل تمام اقدامات احتیاطی را انجام داده است تا ثابت کند که خاطرات تازه کشف شده میتفورد جعلی نیست و آزمایش های دقیقی را به کمک متخصصان مشهور در حوزه دست خط، جوهر و کاغذ برای اثبات صحت آن انجام داده است.

یونیتی میتفورد و یک افسر اس اس آلمانی

دفتر خاطرات یونیتی که به مدت ۸۰ سال دیده نشده بود، از سال ۱۹۳۵ تا ۱۹۳۹ را در بر می گیرد و ۱۳۹ ملاقات با هیتلر را روایت می کند، کسی که در جریان جنگ جهانی دوم باعث مرگ ده ها میلیون نفر شد. یونیتی میتفورد که یک پرستش‌گر سرسخت نازی ها بود، به طور مداوم از هیتلر با عنوان «پیشوا» و دیگر عناوین شبه خدایی یاد می کند.

او چنان شیفته هیتلر شده بود که در سن ۲۰ سالگی به مونیخ نقل مکان کرد تا با وسواس رهبر نازی ها را دنبال کند، راه خود را به جمع زنان نزدیک به هیتلر باز کرده و اوا براون، معشوق هیتلر را به حسادت کشاند.

یونیتی میتفورد و هیتلر

این دفترچه سیاه جلد چرمی، با ابعاد ۱۹ سانتی متر در ۱۲ سانتی متر، برای اولین بار فاش می کند که یونیتی تقریباً به طور قطع با افراد برجسته نازی رابطه جنسی داشته است. این افشاگری ها باعث می شود بسیاری از خود بپرسند که آیا یونیتی با خود پیشوای نازی ها که ۲۵ سال از او بزرگ تر بود نیز رابطه جنسی داشته است یا خیر.

خاطرات یونیتی نشان دهنده اشتیاق فزاینده آنها نسبت به یکدیگر است، در حالی که یونیتی در ماه های حساس منتهی به جنگ، توسط حلقه داخلی نزدیک به هیتلر پذیرفته شد.

در حالی که هموطنان بریتانیایی‌اش برای رویارویی نهایی با آلمان آماده می‌شدند، این دختر اشرافی – که در لندن به دنیا آمده اما نطفه او در شهر سواستیکا در کانادا شکل گرفته بود- در آلمان در حلقه نزدیک به هیتلر جای خاص خود را داشت.

یونیتی میتفورد و خواهرش دیانا

آخرین مدخل در دفتر خاطرات او به تاریخ ۱سپتامبر ۱۹۳۹ ، روزی که آلمان به لهستان حمله کرد، باز می گردد. دو روز بعد، زمانی که جنگ اعلام شد، یونیتی – دختر ۲۵ ساله لرد ردسدیل، پسر عموی اول همسر سر وینستون چرچیل، کلمنتاین – چنان از چشم انداز درگیری نظامی موطنش با آلمان نازی محبوبش در تناقض و اضطراب بود که در پارک باعث انگلیسی مونیخ به سر خود شلیک کرد. خودکشی یونیتی موفقیت آمیز نبود و به همین خاطر با آسیب مغزی و در حالی که گلوله همچنان در جمجمه اش بود به بریتانیا برگشت و در سال ۱۹۴۸ در سن ۳۳ سالگی درگذشت.

دوست دختر انگلیسی آدولف هیتلر

تنها اکنون – ۸۶ سال پس از آن که او برای آخرین بار دفترچه خاطرات چرمی خود را بست- جهانیان می توانند روایت یونیتی از ملاقات هایش با هیتلر را بخوانند. با جزئیاتی شگفت انگیز، این دفتر خاطرات چگونگی تبدیل او از یک تعقیب گر وسواسی یکی از بحث برانگیزترین و بیرحم ترین رهبران تاریخ به یکی از نزدیکان مسحور شده نازی ها را دنبال می کند. و به نظر می رسد که یونیتی حتی یک لحظه نیز از دیدگاه خود به رهبر نازی ها پشیمان نبوده است. در ۹ فوریه ۱۹۳۵، وقتی هیتلر برای اولین بار پشت میز یک رستوران با یونیتی دیدار کرد، دختر جوان بریتانیایی در دفترچه خاطرات خود نوشت: «بهترین روز زندگی من».

یونیتی میتفورد دوست دختر انگلیسی آدولف هیتلر

یونیتی تنها ۲۰ ساله بود که شیفته هیتلر شده و برای ورود به زندگی پیشوا دست به هر کاری می زد. به لطف سرنخی از معلم انگلیسی اش، اواغلب به یک رستوران کوچک ایتالیایی در مونیخ به نما اوستریا باواریا می رفت و به مدت چند ماه هر روز در این رستوران ناهار می خورد تا شاید بالاخره بتواند با هیتلر دیدار کند. عشق یونیتی به هیتلر به قدری بود که به گفته خواهرش، اگر در روزگار کنونی بود حتما به عنوان مزاحم و تعقیب گر وسواسی دستگیر می شد. یونیتی همیشه پشت میزی می نشست که هیتلر و همراهانش برای رسیدن به میزشان باید از کنار آن می گذشتند و یونیتی برای جلب توجه هیتلر یا با صدای بلند حرف می زد یا کتابی را روی زمین می انداخت.

یونیتی میتفورد و هیتلر

علاوه بر این، یونیتی بلوند و نزدیک به ۱۸۳ سانتیمتر قد داشت (حدود ۱۰ سانتیمتر بلندتر از خود هیتلر) و چشم های آبی نافذی داشت که او را به بی نقص ترین نسل آریایی تبدیل می کرد که هیتلر همیشه به دنبال آن بود. اولین باری که یونیتی هیتلر را حضوری دید در سال ۱۹۳۳ بود، وقتی به کارزار انتخاباتی پیشوا در نورنبرگ رفت تا یکی از ۴۰۰,۰۰۰ طرفدار نازی ها باشد که در این گردهمایی بزرگ شرکت می کند. او که شیفته مردان جوان با یونیفرم های شیک شده و سخنرانی های پرشور هیتلر او را مسحور خود کرده بود به سرعت نقشه ای کشید.

یونیتی میتفورد و هیتلر

یونیتی پدر و مادرش را قانع کرد که او را به مونیخ بفرستند تا زبان آلمانی یاد بگیرد. و سپس با صحبت کردن به زبان آلمانی با پیشوا، او را شیفته خود کند. او در ژانویه ۱۹۳۵ به دفتر مرکزی نازی ها به نام براون هاوس در مونیخ رفت تا با مکس اتینگر که یک افسر اس اس شناخته شده بود دیدار کرده و عکسی امضا شده از پیشوا را دریافت کند. او بالاخره توانست نه یک بار بلکه ۱۳۹ بار با هیتلر ملاقات کند که برخی از آن ها به تنهایی بود. در یکی از جملات خود، یونیتی درباره هیتلر می نویسد:‌ «پیشوا بهشت است، در بهترین اخلاقش، بسیار سرخوش و شاد… او بسیار در مورد یهودیان صحبت می کرد، که بسیار دوست داشتنی بود…او یک فرشته است».

یونیتی میتفورد پس از بازگشت به بریتانیا

یونیتی میتفورد پس از خودکشی

بین سال های ۱۹۳۵ تا ۱۹۳۹، این دو ۷۹ بار با هم شام یا ناهار خوردند. بیشتر این ملاقات ها در رستوران اوستریا باواریا صورت گرفت، همانجایی که هیتلر توانست اوا براون را نیز شیفته خود کند. شرح کامل خاطرات یونیتی در این لینک آمده است.

منبع فارسی: روزیاتو

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفت + نوزده =

دکمه بازگشت به بالا