بازیکنان ایرانی که از فقر به ثروت رسیدن رو می شناسید؟

بازیکنان ایرانی که از فقر به ثروت رسیدن: برخی از بازیکنان مشهور ایرانی به سادگی و موفقیت امروزه آنان نباید نگاه کرد زیرا برخی با مشکل بی پولی و فقر سرو کله می زدند و راه سختی را تا معروفیت و ثروت پیموده اند. در ادامه سرنوشت برخی از بازیکنان ایرانی مثل خداد عزیزی، علیرضا بیرانوند، مهدی رحمتی، غلامرضا عنایتی، مهدي دغاغله، علي دايي که از فقر به معروفیت و ثروت رسیدند را مشاهده می کنید. با بخش فرهنگ و هنر مجله اینترنتی اهل فان همراه باشید.
بازیکنان ایرانی که از فقر به ثروت رسیدن
در ادامه مطلب معرفی بازیکنان ایرانی که از فقر به ثروت رسیدن به شما این چهره های مشهور را معرفی می کنیم و توضیحات لازم را ارائه می دهیم.
علی دایی
علي دايی شهريور 89 و در نشست خبري بعد از بازي پرسپوليس و شاهين بوشهر گفت: «من هيچ زمان يادم نميرود از اردبيل به تهران آمدم؛ دستفروشي ميكردم و كارگر بودم. سالم زندگي كردم و خدا به من افتخار داد كه به اينجا برسم.» بعد از اين حرفهاي دايي، خبرنگاران بوشهري براي او كف زدند. علی دایی موضوع دستفروشياش را در چند مصاحبه ديگر هم گفته است.
خداداد عزیزی
خداداد عزیزی در گفتگویی عنوان کرد: وقتی ۱۰ ساله بودم با پدرم دور حرم می رفتیم و دستفروشی می کردیم.، من هیچ وقت از گذشته ام فرار نکرده ام ۱۳ سال داشتم که کار بنایی می کردم. با بردارم تابستان ها کار بنایی می کردیم. برادرم البته کار گچ بری با ابزار را خوب بلد بود. خیلی هم برایم سخت بود.
وقتی به ابومسلم رفتم وضع مالی ام بهتر شد، اما دیگر مادرم نبود. عمر مادرم آن قدر کفاف نداد که روزهای خوش را ببیند. روزهایی که دیگر نگران کفش و جوراب پاره نبودیم. نگران خیلی چیزها نبودیم. سال دومی بود که در ابومسلم بازی می کردم. شرایط مالی مان بهتر شده بود اما مادرم دیگر نبود. برایم خیلی سخت بود. با اینکه سنم کم بود اما حسرتی بود که به خوبی آن را حس می کردم.
علیرضا بیرانوند
شايد مشهورترين نمونه از اين دست، عليرضا بيرانوند باشد. دروازهبان سابق نفت تهران و حال حاضر باشگاه پرسپولیس كه پرتابهاي دستش او را به شهرت جهاني رساند و در ایران با مهار پنالتی کریس رونالدو نیز ماندگار شد، گذشته سختي داشته كه حكايتش را حتي براي برنامه ماهعسل هم روايت كرده است. بخشي از سخنان بيرانوند را بخوانيد: «به تیم نوجوانان نفت رفتم. آن تیم خوابگاه نداشت. یک ماه تمام در میدان آزادی می خوابیدم. همه دستفروش های میدان من را میشناختند. بعد به خاطر جای خواب به یک پیتزافروشی رفتم.
هروز از 5 تا 10 صبح برایشان ظرف میشستم. در آن مقطع در تیم جوانان هما بودم. مربیمان سعید ریاضی یک بار ساعت یک و نیم شب به رستوران آمد. نمیخواستم مرا ببیند اما تصادفا دید و برایم گریه کرد و گفت چرا تا به حال درباره کار به او چيزي نگفتهام؟ بعد از آن به یک کارواش رفتم. یک بار ماشین علی دایی به آن کارواش آمد اما من نخواستم آن را بشورم. بعد معرفی شدم به شهرداری و هر روز از ساعت 5 در خزانه در حوالی مترو رفتگری کردم. در همه این مدت پدر و مادرم نمیدانستند من در تهران کار می کنم.»
غلامرضا عنایتی
شايد باورنكردني باشد، آقاي گل تاريخ ليگ برتر ايران نيز سابقه دستفروشي دارد. رضا عنايتي كه اصلا از دل مسابقات فوتبال كارگري كشف شد و به بالاترين سطح از فوتبال ايران رسيد، نوروز همين امسال در مورد گذشته خودش به خبرگزاري فارس گفته بود: «من آدمی بودم که روزهای سختی را درزندگی پشت سرگذاشتم. در نوجوانی و جوانی هم همینطور. همیشه گفتهام و باز هم میگویم که رضا عنایتی روزگاری در جوار حرم امام رضا جوراب میفروخت و دستفروشی میکرد يا زمانی هم کارگر فرششویی بود. من از این مراحل به فوتبال رسیدم. من تا آخرین روز عمرم گذشتهام را فراموش نمیکنم واز خاطرات روزهای بیپولیام ابایی ندارم.»
مهدي دغاغله
مهدي دغاغله بازيكني بود كه در نيمفصل دوم ليگ سيزدهم همه چشمها را به خودش خيره كرد. او توانست آقاي گل مسابقات دور برگشت شود و با همين سرمايه به پرسپوليس برسد. دغاغله حتي در پرسپوليس پيراهن شماره هشت علي كريمي را تصاحب كرد، هرچند كه مصدوميت مانع از بروز تواناييهايش شد. دغاغله همان روزها در مورد گذشته خودش به سايت ورزش خوزستان گفته بود: «من در یک خانواده کم بضاعت بزرگ شدم. خانه ما در روستای دغاغله قرار داشت. من و برادر دوقلویم عاشق فوتبال بودیم و دوست داشتیم برای حضور در مدارس فوتبال به ورزشگاه تختی اهواز برویم. در سن نوجوانی کار میکردیم تا هزینههای خودمان را تأمین کنیم. من نانهایی که مادرم در تنور منزل روستایی برایم میپخت را به خیابان نادری اهواز میبردم و به مردم میفروختم تا پولی به دست بیاورم. یا مادربزرگم میرفت بازار برایم چند کیلو پلاستیک دستهدار میخرید تا به بازار بروم و پلاستیک دستهدار بفروشم.»