عجایب

ایرانی ها از چه زمانی صاحب هتل شدند؟ / شورش مهاجر قفقازی علیه فرهنگ کاروانسرایی ایران

روزی روزگاری، پیش از آنکه واژه «هتل» حتی به گوش ایرانیان برسد، مسافران خسته و کاروان‌های پرهیاهو، شب را در رباط‌ها و کاروانسراهایی به صبح می‌رساندند که سایه‌شان بر جاده‌های خاکی و سنگفرش‌شده ایران گسترده بود. این بناها، یادگار دوران صفوی و شاه‌عباس، هم پناهگاه مسافران بودند و هم بارانداز مال‌التجاره بازرگانان. هر رباط، جهانی بود از اتاق‌های کوچک و دالان‌های پرپیچ‌وخم، با حیاطی وسیع در میانه و دروازه‌هایی که شب‌روان و راهزنان را از ورود بازمی‌داشت.

به گزارش دیروزبان، در آن روزگار، اگر از هر رهگذری می‌پرسیدی سازنده این بنا کیست، بی‌درنگ نام شاه‌عباس را بر زبان می‌آورد. و بی‌راه هم نبود؛ چراکه او بیش از هر پادشاهی در ایران رباط و کاروانسرا ساخت و این سنت را در سراسر کشور گسترش داد. کاروانسراها، با معماری اصیل ایرانی و مصالحی که نسل به نسل منتقل شده بود، ستون فقرات سفر و تجارت در ایران بودند.

اما این اقامتگاه‌ها، هرچند کارآمد و پرشکوه، چیزی نبودند که امروزه «هتل» می‌نامیم. نه از تخت‌خواب‌های نرم خبری بود، نه از حمام‌های اختصاصی، نه از رستوران و سالن رقص و نه حتی از خدماتی که امروز بدیهی می‌دانیم. تا آنکه نسیم تجدد وزیدن گرفت و ایران، آرام‌آرام، در آستانه تحولی بزرگ قرار گرفت.

نسیم فرنگستان و سودای هتل‌سازی

همه‌چیز از سفرهای ناصرالدین شاه به فرنگ آغاز شد؛ شاهی که سه بار به اروپا سفر کرد و هر بار با چشمانی پر از شگفتی به معماری، نظم و سبک زندگی غربیان نگریست. در میان همه آنچه دید، هتل‌های باشکوه اروپایی بیش از هر چیز نظرش را جلب کرد. اقامتگاه‌هایی که نه‌تنها محل خواب و استراحت بودند، بلکه کانونی برای معاشرت، هنر و حتی سیاست به‌شمار می‌آمدند.

ناصرالدین شاه، پس از بازگشت، سودای ساختن چنین مکان‌هایی را در سر پروراند؛ اقامتگاه‌هایی که دیگر فقط برای استراحت شبانه نباشد، بلکه نماد تمدن و تجدد ایران شود. اما تا تحقق این رویا، راهی طولانی در پیش بود.

در همان روزگار، تهران پر بود از کاروانسراها و رباط‌هایی که در گوشه‌وکنار محله‌ها و بازارها سر برآورده بودند. در محله عودلاجان شانزده باب کاروانسرا، در بازار هفده باب و در بیرون دروازه‌ها یازده باب کاروانسرا وجود داشت. هرکدام با حجره‌ها و دکان‌های متعدد، جایی برای بازرگانان و مسافران فراهم می‌کردند. اما هنوز هیچ‌کدام رنگ و بوی هتل‌های امروزی را نداشتند.

پانسیون‌های فرنگی و نخستین جرقه‌ها

در حوالی عودلاجان، چند تن از اروپاییان مقیم تهران، پانسیون‌هایی کوچک راه انداخته بودند که خودشان آن را «هتل» می‌نامیدند. اما این هتل‌ها، چیزی بیش از خانه‌هایی دوطبقه با چند اتاق نبودند. امکاناتشان محدود و خدماتشان ابتدایی بود. بیشتر به مذاق ایرانیان خوش می‌آمد تا خارجیانی که با خاطره هتل‌های باشکوه اروپا به ایران می‌آمدند.

تا اینجا، هتل‌های ایران بیشتر شبیه مهمانخانه‌های سنتی بودند تا اقامتگاه‌های مدرن. اما با آغاز عصر مشروطه و ورود احمدشاه و سپس رضاخان به عرصه قدرت، ورق برگشت. حالا دیگر تجدد، نه فقط یک شعار، بلکه معیاری برای ساخت‌وساز و زندگی شهری شده بود.

گراند هتل؛ تولد یک رویا

در سال ۱۳۰۰ شمسی، باقرخان، مهاجر قفقازی، رویای ناصرالدین شاه را به واقعیت بدل کرد. او در خیابان لاله‌زار تهران، گراند هتل را ساخت؛ ساختمانی باشکوه با ۲۵ اتاق و یک سالن نمایش ۶۰۰ نفری. این هتل، نخستین اقامتگاه مدرن ایران بود که نه‌تنها از نظر معماری و امکانات، بلکه از نظر خدمات و سبک زندگی، الگویی از هتل‌های اروپایی به‌شمار می‌ آمد.

ایرانی ها از چه زمانی صاحب هتل شدند؟ / شورش مهاجر قفقازی علیه فرهنگ کاروانسرایی ایران

گراند هتل به‌سرعت به پاتوق اشراف، روشنفکران و هنرمندان بدل شد. سالن نمایش آن میزبان کنسرت‌های قمرالملوک وزیری و نمایشنامه‌های میرزاده عشقی بود. آب گرم و سرد لوله‌کشی‌شده، اتاق‌های مجهز و خدماتی که تا آن روز در ایران بی‌سابقه بود، گراند هتل را به نگین تهران بدل کرد.

از این پس، دیگر مهمانان خارجی مجبور نبودند در سفارتخانه‌ها یا باغ‌های شمال شهر اقامت کنند. گراند هتل، تهران را به شهری جهانی بدل کرد و استانداردهای مهمان‌نوازی را برای همیشه تغییر داد.

دوران پهلوی؛ هتل‌های نوین، سبک زندگی نوین

با آغاز سلطنت پهلوی و شتاب گرفتن مدرنیزاسیون، ساخت هتل‌های مدرن رونق بیشتری گرفت. هتل‌هایی چون پارک هتل در خیابان شاهپور و هتل‌های زنجیره‌ای امین‌السلطان در خیابان‌های جدید قم و تهران، با معماری و خدمات اروپایی، چهره شهر را دگرگون کردند.

پارک هتل، یکی از مشهورترین هتل‌های عصر پهلوی، با معماری مدرن، رستوران‌های شیک، ارکستر زنده و پیست رقص، نماد تجدد و رفاه نوظهور ایران شد. در مصاحبه‌ای با صاحب هتل، ثقه‌الدوله دیبا، او از چالش‌های اداره هتل سخن می‌گوید: از مشکل تأمین آب و استخدام کارکنان ماهر تا وارد کردن آشپز و مدیر از اروپا و حتی اعزام جوانان ایرانی به سویس و فرانسه برای آموختن فنون هتل‌داری و آشپزی.

در این هتل‌ها، دیگر فقط خواب و خوراک مطرح نبود؛ جشن‌ها و پایکوبی‌های شبانه، برنامه‌های موسیقی و حتی برگزاری جشن سال نو میلادی (کریسمس) به سبک اروپایی، بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی شهری تهران شد. هتل‌ها به مراکز فرهنگی و اجتماعی بدل شدند؛ جایی که سنت و مدرنیته در هم می‌آمیخت و سبک زندگی تازه‌ای شکل می‌گرفت.

با گسترش هتل‌سازی، حرفه‌هایی نوین در اطراف این مراکز شکل گرفت؛ از آشپزی مدرن تا خدمات رختشویی و خیاطی. آشپزان هتل‌ها، بعدها آموزگاران آشپزی بانوان ایرانی شدند و دستور پخت غذاهای فرنگی را در مجلات زنان آموزش دادند.

از سوی دیگر، هتل‌ها به محلی برای برگزاری جشن‌ها و مراسم خاص بدل شدند. جشن شب سال نو میلادی، که تا پیش از آن در ایران ناشناخته بود، به‌سرعت در میان جوانان و خانواده‌های ایرانی رواج یافت. در شب اول ژانویه، تهران چهره‌ای کاملاً اروپایی به خود می‌گرفت؛ درخت‌های نوئل در خانه‌ها، برنامه‌های ویژه رستوران‌ها و هتل‌ها، و شب‌زنده‌داری تا صبح، بخشی از فرهنگ شهری شد.

این تغییرات، نه‌تنها سبک زندگی، بلکه نگاه ایرانیان به جهان و خودشان را نیز دگرگون کرد. هتل‌ها، پنجره‌ای به سوی دنیای مدرن گشودند و ایران را به جرگه کشورهای متمدن وارد کردند.

در این میان، معماری هتل‌ها نیز دگرگون شد. نمای مدرن، پنجره‌های شیشه‌ای عظیم، تالارهای وسیع و باغ‌های خنک، جایگزین حیاط‌های سنتی و حجره‌های کوچک شدند. هتل‌ها، نه‌تنها محل اقامت، بلکه نماد تجدد و هویت نوین ایرانی شدند.

امروز، اگرچه بسیاری از آن هتل‌های قدیمی دیگر وجود ندارند یا تغییر کاربری داده‌اند، اما میراث آن‌ها در فرهنگ و سبک زندگی ایرانیان باقی مانده است. هتل، دیگر فقط یک ساختمان نیست؛ نمادی است از آرزوی پیشرفت، ارتباط با جهان و پذیرش تغییر.

سفر هتل‌داری در ایران، سفری است از رباط‌های شاه‌عباس تا گراند هتل و پارک هتل؛ از حجره‌های کوچک و دالان‌های تاریک تا اتاق‌های نورگیر و تالارهای پرزرق‌وبرق. این سفر، روایتگر تغییرات عمیق اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایران است.

امروز، هتل‌های ایران با استانداردهای جهانی رقابت می‌کنند و هر سال میزبان هزاران گردشگر داخلی و خارجی‌اند. اما هر بار که در لابی یک هتل مدرن قدم می‌گذاریم، ردپای تاریخ را می‌بینیم؛ تاریخی که از رباط‌های کویری آغاز شد و به شب‌های پرنور تهران رسید.

اشتراک گذاری :

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

3 × دو =

دکمه بازگشت به بالا